۲۶۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۱

آه ازین زندگیّ ناخوش من
وز دل و خاطر مشوّش من

سپر زخم حادثات شدست
دل پر تیر همچو ترکش من

در همه عمر خویش نشنیدست
بوی راحت دل بلاکش من

طمع خوشدلی ندارم از آنک
روز خوش کرده است شب خوش من

هم عفاالله مردم چشمم
کآبکی می زند بر آتش من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.