۳۰۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۱

خبر گل بچمن می آرند
مژده جان وی تن می آرند

نقش بندان ربیعی آبی
با رخ کار چمن می آرند

نفس باد صبا پنداری
کاروانی ز ختن می آرند

آبها هر نفس از باد صبا
در رخ از ناز شکن می آرند

جام لاله ز دل سنگ برون
من ندانم بچه فن می آرند

غنچگان از سبب کم عمری
همه سر زیر کفن می آرند

نرگسان رغم مه و پروین را
شکلی از ماه و پرن می آرند

لاله جامیست که گویی دروی
دردی از اوّل دن می آرند

نو حریفان ربیعی بر دی
ز نخ از برگ سمن می آرند

گل و نرگس چو من از یاد کسی
آب در چشم و دهن می آرند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.