۳۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷

زلف تو کان همه سرها دارد
گوییا هیچ سرما دارد

گرد روی تو چرا حلقه کند
گر نه با ما سر سودا دارد؟

سرکشی چون نکند هندویی
کان همه نعمت و کالا دارد؟

من نگویم که چه دارد زلفت
هر چه دارد همه زیبا دارد

خرمنی مشک فراهم کردست
دامنی عنبر سارا دارد

از لب و عارض و خطّ و دهنت
شکر و عنبر و دیبا دارد

بالش نقره و درج یاقوت
رشتۀ لؤلؤ لالا دارد

بسر تو که ندارد سلطان
آنچه زلف تو بتنها دارد

قد من گشت دو تاتا گویند
کان دو تا زلف تو همتا دارد

نافة مشک اگرش خود بودست
جگر سوخته از ما دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.