۳۱۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱

رخت تاثیر آهی بر نتابد
غمت هر دستگاهی بر نتابد

چنان نازک رخی داری که از دور
بصد حیلت نگاهی برنتابد

رخت را برگ رویم نیست شاید
زلالی برگ کاهی بر نتابد

دلم خود مختصر جاییست بس تنگ
چنین انبه سپاهی بر نتابد

همی ترسم که ملک خوبی او
فغان داد خواهی بر نتابد

نمی ترسد رخت از نالة من
مکن کایینه اهی بر نتابد

رخت چون زین نهد بر اسب خوبی
عنان از هیچ شاهی بر نتابد

دل عاشق عتابی برنگیرد
سر نرگس کلاهی بر نتابد

مده جای خط اندر پهلوی زلف
رخی بیش از سیاهی بر نتابد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.