۲۹۸ بار خوانده شده
ما که شنگولیانِ خوش باشیم
بندهی شاهدانِ قلّاشیم
بتپرستی نمیکنیم اَرنه
لعبتی بینظیر بتراشیم
اصل معناست ور نه نقش کنیم
صورتی بیبدل که نقّاشیم
گاه دیوانهایم و گه عاقل
گاه پندان شویم و گه فاشیم
دام در خاک و مرغ در افلاک
دانهای بر امید میپاشیم
خلق اگر دوستاند وگر دشمن
ما نه مردانِ صلح و پرخاشیم
ایمنیم از خبر که خرسندیم
فارغیم از خرد که اوباشیم
کارِما با نزاری افتادهست
چون نزاری برفت ما باشیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بندهی شاهدانِ قلّاشیم
بتپرستی نمیکنیم اَرنه
لعبتی بینظیر بتراشیم
اصل معناست ور نه نقش کنیم
صورتی بیبدل که نقّاشیم
گاه دیوانهایم و گه عاقل
گاه پندان شویم و گه فاشیم
دام در خاک و مرغ در افلاک
دانهای بر امید میپاشیم
خلق اگر دوستاند وگر دشمن
ما نه مردانِ صلح و پرخاشیم
ایمنیم از خبر که خرسندیم
فارغیم از خرد که اوباشیم
کارِما با نزاری افتادهست
چون نزاری برفت ما باشیم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.