۳۲۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۳۴

دوستان آه از فراق آه از فراق
الغیاث از اشتیاق از اشتیاق

دفع غم را جز می استعداد نیست
کم ترک می افتد آن هم اتفاق

وقت وقتی جرعه ای گر می چشم
زهر می گردد ز تلخی در مذاق

سیر کرد از زندگانی غربتم
چند گردم در خراسان و عراق

صبر من بگریخت از غوغای عشق
هم چنان کز حمله ی تنّین براق

آه اگر دولت اجابت می دهد
وقت رجعت بگذرم همچون براق

گر نبینم آفتاب روی دوست
ماه امیدم بماند در محاق

بلعجب کاری و مشکل حالتی
دیده در غرقاب و تن در احتراق

قصه کوته کن نزاری بازگوی
دوستان آه از فراق آه از فراق
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.