۲۸۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۶۱

زاهد مخمور را راهِ مناجات بس
عارف مجموع را کنج خرابات بس

شاهد ما گو درآی تا نظری خوش کنیم
بی‌غرض عشق را ذوق ملاقات بس

زهد مورز ای فقیه باده ‌خور و عشق باز
گر دم ما می‌زنی هم روش مات بس

معرفت کردگار وصف کن ار عارفی
ور نه کرم کن خموش چند کرامات بس

ز آن چه تو گم کرده‌ای باز نیابی به بانگ
نعره مزن تا به کی زین همه طامات بس

رمز نزاری نگر تا که بدانی که چیست
یعنی اگر طالبی رهبرِ دانات بس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.