۳۰۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۵۸

رسید وقت سحر ساقیا بگردان کاس
زمانه بر سر ما گو به خون بگردان آس

ز هم‌نشین موافق طلب حصول حیات
در سرای فرو بند بر عوام‌الناس

حذر ز صحبت جاهل که صفحهٔ کاغذ
سیاه‌روی شد از هم‌نشینی انقاس

اگرنه بر گل و سنبل گذر کند به بهار
نسیم باد صبا کی شود مسیح انفاس

دکان عطر فروشان طلب در این بازار
که بوی مشک نیاید ز خانهٔ کنّاس

برای ضبط اقالیم صبح غرّه مشو
که بحر عشق فرو برد ازین بسی اجناس

ملوک اگرچه جهان را به تیغ ضبط کنند
به عاقبت چه برند از جهان دو گز کرباس
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.