۲۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۱

چنین سروِ روان دیگر نباشد
بر و بالا ازین خوش تر نباشد

چو تو سروی اگر آید در آغوش
کسی را این هوس در سر نباشد

که را باشد چنین ماهی که چون او
خورم سوگند ماه و خور نباشد

بدین شکل و شمایل آدمی زاد
اگر باشد مرا باور نباشد

قراری می دهم که الّا به کویش
قرارم بعد ازین دیگر نباشد

مکن عیب ار نزاری بی قرارست
شکیبِ مزهر از ازهر نباشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.