۴۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۶۴

گر مرا دل نواز بنوازد
رایتِ دولتم برافرازد

خود دگر بار از آن همی ترسم
که به دیدار ما نپردازد

راستی را بر آفتابِ سپهر
رسدش گر به حسن می نازد

مهرۀ مهر بر بساطِ نشاط
نیست ممکن که کس چو او بازد

لیک یک عادتِ دگر دارد
همه با رایِ خویشتن سازد

عاشقان را ز خویش بستاند
خان و مان شان به کل براندازد

دوستان را بر آتشِ هجران
چون نزاریِ زار بگدازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.