۲۷۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۰

خط ریحانش رقم بر نسترن خواهد زدن
سنبل تر پنجه بر روی سمن خواهد زدن

سروناز من، که سوی باغ شد دامن کشان
طعنها بر نازنینان چمن خواهد زدن

گر هلالی ناگهان در کنج غم آهی کشید
آتشی در خانمان خویشتن خواهد زدن

گل برگ را ز سایه سنبل نقاب کن
در زیر سایه تربیت آفتاب کن

دامن مچین، ز خانه برون آی و هر قدم
ملکی بباد برده و شهری خراب کن

واعظ، بلطف دوست چو امید رحمتست
بسیار درد سرمده و کم عذاب کن

عالیست فهم یار، هلالی، بوصف او
سیماب کشته را کفنی از نقاب کن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.