۲۷۵ بار خوانده شده
روزی که در فراق جمال تو بوده ام
گریان در اشتیاق وصال تو بوده ام
هر سو که رفته ام بهوای تو رفته ام
هر جا که بوده ام بخیال تو بوده ام
هر گه شکر لبی بکسی کرد گفتگو
در حسرت جواب و سؤال تو بوده ام
جایی که داغ بر ورق لاله دیده ام
آنجا بیاد عارض و خال تو بوده ام
چون کرده ام نظاره قد بلند سرو
در آرزوی تازه نهال تو بوده ام
القصه، رخ نما، که هلالی صفت بسی
مشتاق آفتاب جمال تو بوده ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
گریان در اشتیاق وصال تو بوده ام
هر سو که رفته ام بهوای تو رفته ام
هر جا که بوده ام بخیال تو بوده ام
هر گه شکر لبی بکسی کرد گفتگو
در حسرت جواب و سؤال تو بوده ام
جایی که داغ بر ورق لاله دیده ام
آنجا بیاد عارض و خال تو بوده ام
چون کرده ام نظاره قد بلند سرو
در آرزوی تازه نهال تو بوده ام
القصه، رخ نما، که هلالی صفت بسی
مشتاق آفتاب جمال تو بوده ام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.