۲۵۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۷

با رخ زرد آمدم سوی درت، ای سروناز
یعنی آوردم بخاک درگهت روی نیاز

دولت حسن و جوانی یک دو روزی بیش نیست
در نیاز ما نگر، چندین بحسن خود مناز

عمر بگذشت و شب تاریک هجر آخر نشد
یا شبم کوتاه می بایست، یا عمرم دراز

تاب بیماری ندارم بیش ازینها، ای فلک
یا نسیم روح پرور، یا سموم جان گداز

مردم چشم هلالی پاک می بازد نظر
رو متاب، ای نازنین، از مردمان پاکباز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.