۲۶۰ بار خوانده شده

۲ - النوبة الاولى

قوله تعالى: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اى ایشان که بگرویدند اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ یاد کنید و یاد دارید نیکوکارى خداوند خویش بر خویشتن، إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ آن گه که بشما آمد سپاهها، فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً فرو گشادیم بر ایشان بادى، وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها و سپاهى که شما ایشان را نمى‏دیدید وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً (۹) و اللَّه بآنچه و میکردید بینا بود.
إِذْ جاؤُکُمْ آن گه که بشما آمدند، مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ از زبر شما و از زیر شما، وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ و آن گه که چشمها در چشم خانها از بیم بگشت و کژ گشت، وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ و خواستید دلها که بگلو رسید، وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (۱۰) و بخداى ظن مى‏بردید آنچه میبردید
هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ آنجا و آن گه که مؤمنان مى‏آزمودند، وَ زُلْزِلُوا زِلْزالًا شَدِیداً (۱۱) و بجنبانیدند ایشان را جنبانیدنى سخت.
وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ و آن گه که دورویان گفتند، وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ و ایشان که در دلهاى ایشان بیمارى بود، ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وعده نداد ما را خدا و رسول، إِلَّا غُرُوراً (۱۲) مگر مکر و فریب.
وَ إِذْ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ و آن گه که گروهى از ایشان گفت، یا اهل یثرب اى مردمان مدینه، لا مُقامَ لَکُمْ نه جاى شماست ایدر، فَارْجِعُوا باز گردید، وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ و دستورى میخواهد جوقى از ایشان از پیغامبر، یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنا عَوْرَةٌ و میگویند خانهاى ما خالى است، وَ ما هِیَ بِعَوْرَةٍ و آن خانها خالى نیست و نااستوار، إِنْ یُرِیدُونَ إِلَّا فِراراً (۱۳) ایشان نمى‏خواهند مگر گریختن، وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطارِها و اگر گرد بر گرد خانهاى ایشان فرو گیرند و بر ایشان در آیند، ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ آن گه از ایشان خواهند که از اسلام با پس آیند، لَآتَوْها بآن آیند وَ ما تَلَبَّثُوا بِها إِلَّا یَسِیراً (۱۴) و ایشان آنجا هیچ درنگ نکنند مگر اندکى، وَ لَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ و نیز ایشان پیمان کرده بودند با خداى، پیش، لا یُوَلُّونَ الْأَدْبارَ که پشتها برنگردانند، وَ کانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُلًا (۱۵) و پیمان خداى کوشیدنى است، قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرارُ گوى سود ندارد گریختن، إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ اگر گریزید از مرگ یا از کشتن، وَ إِذاً لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِیلًا (۱۶) و آن گه که گریزید زنده نگذارند شما را مگر اندکى.
قُلْ مَنْ ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ گوى آن کیست که بجاى دارد شما را و بکوشد از خداى، إِنْ أَرادَ بِکُمْ سُوءاً اگر خداى بشما بدى خواهد، أَوْ أَرادَ بِکُمْ رَحْمَةً یا اگر اللَّه بشما بخشایشى خواهد، وَ لا یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ و ایشان خویشتن را نیابند فرود از اللَّه، وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً (۱۷) نه کارسازى و نه یارى.
قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنْکُمْ میداند اللَّه کار در بندان از شما، وَ الْقائِلِینَ لِإِخْوانِهِمْ و ایشان که فرایاران خویش میگویند، هَلُمَّ إِلَیْنا که محمّد گذار و بما آى، وَ لا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِیلًا (۱۸) و بجنگ نیایند مگر اندکى.
أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ خویشتن و توان خویشتن دریغ میدارند از شما، فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ چون جنگ آید، رَأَیْتَهُمْ ایشان را بینى، یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ مینگرند بتو، تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ چشمهاى ایشان در چشم خانها میگردد، کَالَّذِی یُغْشى‏ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ چون کسى در بیهوشى جان کند، فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ چون جنگ بشود، سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ در شما گزارند زبانهاى تیز أَشِحَّةً عَلَى الْخَیْرِ سخت خشک و حریص و بخیل بر مال این جهانى، أُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا ایشان آنند که دلهاى ایشان بنگروید، فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ اللَّه کردارهاى ایشان تباه کرد، وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً (۱۹) و آن بر خداى آسان بود
یَحْسَبُونَ الْأَحْزابَ لَمْ یَذْهَبُوا منافقان میپندارند که سپاه دشمنان بنه رفته‏اند بهزیمت، وَ إِنْ یَأْتِ الْأَحْزابُ و اگر سپاههاى دشمنان باز آیند، یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بادُونَ فِی الْأَعْرابِ‏ منافقان چنان دوست دارند و خواهند که بیابانیان بودندى از ایشان دور، یَسْئَلُونَ عَنْ أَنْبائِکُمْ خبرهاى شما مى‏پرسیدندى، وَ لَوْ کانُوا فِیکُمْ و اگر در میان شمایندى ما قاتَلُوا إِلَّا قَلِیلًا (۲۰) باز جنگ نکنندى مگر اندکى.
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ در رسول خدا جاى بردن پى است و آساجستن نیکو، لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ آن کس را که مى‏ترسد از خداى و روز رستاخیز، وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً (۲۱) و خداى را یاد میکند فراوان، وَ لَمَّا رَأَ الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزابَ و چون گرویدگان، راست سپاههاى دشمن دیدند، قالُوا گفتند، هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ این آنست که خدا ما را وعده داده بود و رسول او، وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ و راست گفت خدا و رسول او وَ ما زادَهُمْ و نیفزود آن بلا ایشان را، إِلَّا إِیماناً وَ تَسْلِیماً (۲۲) مگر گرویدن و گردن نهادن و خویشتن بسپردن.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:۱ - النوبة الثالثة
گوهر بعدی:۲ - النوبة الثانیة
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.