۲۷۰ بار خوانده شده

بخش ۳ - گفتار در فضایل سخن و سخنوری

سخن ز آسمان‌ها فرود آمده‌ست
بر اقلیم جان‌ها فرود آمده‌ست

بود تابش ماه و مهر از سخن
بود گردش نه سپهر از سخن

سخن مایهٔ سحر و افسو بود
به تخصیص وقتی که موزون بود

زدم عمری از بی‌مثالان مثل
سرودم به وصف غزالان غزل

نمودم ره راست عشاق را
ز آوازه پر کردم آفاق را

به قصد قصاید شدم تیزگام
برآمد به نظم معمام نام

ز بی‌چارگی‌ها درین چارسوی
به قول رباعی شدم چاره‌جوی

کنون کرده‌ام پشت همت قوی
دهم مثنوی را لباس نوی

کهن مثنوی‌های پیران کار
که مانده‌ست از آن رفتگان یادگار،

اگرچه روان‌بخش و جان‌پرورست
در اشعار نو لذت دیگرست

دل نونیازان کوی امید
خط سبز خواهد نه موی سفید

دریغا که بگذشت عمر شریف
به جمع قوافی و فکر ردیف

کند قافیه تنگ بر من نفس
از آن چون ردیف‌ام فتد کار پس

نیاید برون حرفی از خامه‌ام
که نبود سیه‌رویی نامه‌ام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲ - در نصیحت نفس مفلس
گوهر بعدی:بخش ۴ - آغاز داستان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.