۲۷۲ بار خوانده شده

بخش ۷۰ - تعزیت گفتن حکیم سوم

حکیم دوم چون لب از نطق بست
سیم این شکر طوطی آسا شکست

که ای عرش بلقیس فرش درت
مه و مهر ازان خشت سیم و زرت

سکندر اگر عمر بر باد داد
به اقبال تو ملکش آباد باد

رسد بانگ ازین طارم زرنگار
که سخت است داغ جدایی ز یار

وز آن سخت تر ناسپاسی بود
که بیرون ز یزدان شناسی بود

به آن دامن یار ناید به کف
شود نیز مزد مصیبت تلف

چه زیرک بود هر که زین درد سخت
کشد بر در صبر و آرام رخت

نه تلخ از جزع گردد امروز و شور
نه از مزد ماند در آینده دور

بحمدالله ای آگه از خوب و زشت
که باشد تو را آگهی در سرشت

ز افراط و تفریط خاطر تهی
روی راست بر موجب آگهی

همی رو بر این سیرت مستقیم
همی زی ز آفات گیتی سلیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۹ - تعزیت گفتن حکیم دوم
گوهر بعدی:بخش ۷۱ - تعزیت گفتن حکیم چهارم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.