۲۸۹ بار خوانده شده

بخش ۷ - اظهار عجز از استیفای ثنا کردن و دست تضرع به ادای دعا برآوردن

به که اکنون اعتراف آرم به عجز
نعره ی اقرار بردارم به عجز

پیش ارباب ذکا اینست دین
سر لا احصی ثنا اینست این

چون ثنایش را نمی یارم شمار
به که گیرد بر دعا کارم قرار

نی دعایی کاید از هر سست رای
مختصر بر عز و جاه این سرای

بل دعایی چون دعای اهل دل
بر کرم های الهی مشتمل

هم نشاط و کامرانی آورد
هم حیات جاودانی آورد

شاه را روی دل اندر دین کند
دولت دینداریش آیین کند

شغل او بر موجب فرمان شود
تخم دولت های جاویدان شود

تا بود این طارم نیلوفری
جلوه گاه آفتاب خاوری

تخت شاهی جلوه گاه شاه باد
خاطرش ز اسرار دین آگاه باد

بادش از فضل ازل هر دم مدد
تا شود شایسته ی ملک ابد

نیکخواهانش زهر آفت سلیم
بر طریق نیکخواهی مستقیم

شاه را فضل و هنر بی حد بود
حد آن کی طاقت بخرد بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد
گوهر بعدی:بخش ۸ - انتقال به مدح گوهر کان فتوت و مشید ارکان اخوت والی ملک جاه و جمال یوسف مصر فضل و افضال اعز الله تعالی انصاره و ضاعف اقتداره
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.