۲۷۶ بار خوانده شده

بخش ۷۲ - حکایت بر سبیل تمثیل

زنگی روی چون در دوزخ
بینیی همچو موری مطبخ

ننمودی به پیش رویش زشت
لاف کافوری ار زدی انگشت

چشم ها گرد و چشمخانه مغاک
گردکان در کوی فتاده ز خاک

دو لبش طبع کوب و دل رنجان
همچو بر روی هم دو بادنجان

دهنش در خیال فرزانه
فرجه ای ز کدوی پر دانه

دید آیینه ای به ره برداشت
بر تماشای خویش دیده گماشت

هر چه از عیب خود معاینه دید
همه را از صفات آینه دید

گفت اگر روی بودیت چو من
صد کرامت فزودیت چو من

خواری تو ز بد سرشتی توست
بر ره افکندنت ز زشتی توست

اگرش چشم تیزبین بودی
گفت و گویش نه اینچنین بودی

عیبها را همه ز خود دیدی
طعن آیینه کم پسندیدی

مرد دانا به هر چه در نگرد
عیب بگذارد و هنر نگرد

هست در عیبها هنر بینی
از میان صدف گهر چینی

بر هنر هر که عیب بگزیند
از میان گهر صدف چیند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۱ - اشارة الی قوله علیه السلام من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابن ابی قحافه
گوهر بعدی:بخش ۷۳ - قال رسول الله صلی الله علیه و سلم مثل المؤمن مثل النحلة لا تأکل الا طبیبا و لا تضع الا طبیبا
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.