۲۶۷ بار خوانده شده

بخش ۲۲ - سؤال دیگر از جانب پسر و جواب عارف

پس پسر گفت ایهاالعارف
از مقامات عاشقی واقف

چون به من میل باطن تو نماند
پیش من ظاهر تو را چه نشاند

چون ز من دور می توانی زیست
نزد من هر دم آمدن پی چیست

گفت عارف که ای جوان سلیم
نیست دستور میهمان کریم

که ز خوردن چو دل بپردازد
میزبان را زدل بیندازد

بدرد سفره بشکند خوان را
بر زمین افکند نمکدان را

یا چو از نقل و باده گیرد کام
افکند سنگ بر طبق یا جام

بلکه تعظیم آنچه واسطه است
در وصول مراد رابطه است

هست در کیش حق شناسان فرض
بلکه در ذمه کریمان قرض
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۱ - حاصل جواب عارف از سؤال پسر
گوهر بعدی:بخش ۲۳ - حکایت بر سبیل تمثیل
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.