۲۷۷ بار خوانده شده

بخش ۹۶ - در بیان آنکه حکم لعنت مخصوص به تالیان قرآن نیست بلکه هر عملی ناشی از عجب و ریا و سایر محبطات عمل می شود از این قبیل است

حکم لعنت ز فعل بی اخلاص
نیست با قاریان قرآن خاص

بس مصلی که در میان نماز
می کند بر خدای عرض نیاز

چون در صدق نیست باز بر او
می کند لعنت آن نماز بر او

این بود حال سایر قربات
چون صیام و قیام و حج و زکات

هر چه اخلاص نیست اکسیرش
گر زر ناب کم ز مس گیرش

چیست اخلاص آنکه کسب و عمل
پاک سازی ز شوب نفس دغل

نه در آن صاحب غرض باشی
نه ازان طالب عوض باشی

کیسه خود ازو بپردازی
سایه خود بر او نیندازی

حول خود از میانه برداری
قوت خود تمام بگذاری

حول و قوت ز فضل حق بینی
گل حکمت ز باغ حق چینی

بخشش محض بینی اش ز خدا
بر تو جاری شده ز وهب عطا

لیک با این همه خجل باشی
فعل ناکرده منفعل باشی

زانکه آن فعل گر چه فضل حق است
مبتنی بر قضای ما سبق است

مظهر آن تویی و در ظاهر
ساری احکام مظهر و سایر

گر چه خالیست فعل حق ز خلل
ناقص آمد عمل ز نقص محل

آب باران که فصل فروردین
آمد از آسمان به سوی زمین

بود شیرین ولی به عرصه دشت
شور شد چون به خاک شوره گذشت

بود جان بخش بوی باد شمال
که وزید از مهب لطف و جمال

بر بیابان گرم کرد مرور
یافت اسم سموم و نعت حرور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۹۵ - حکایت عاشق و معشوقی که شب در خلوتی نشسته بودند و در بر همه اغیار بسته ناگاه غلام آن عاشق که باریک نام داشت حلقه بر در زد عاشق گفت کیست گفت منم غلام تو باریک عاشق گفت باز گرد که اگر در باریکی مویی شده ای امشب تو را درین خلوت گنجایی نیست
گوهر بعدی:بخش ۹۷ - در بیان آنکه مخلص مکسور اللام مادام که اخلاص را مضاف به خود می بیند در عین اشراک است و المخلصون علی خطر عظیم اشارت بدین تواند بود و چون به فضل حق سبحانه خلاصی از خودش دست داد و آن اخلاص را مضاف به حق سبحانه مشاهده کرد مخلص باشد بفتح اللام بلکه مخلص باشد و هم مخلص مخلص مفتوح اللام به اعتبار اضافت فعل اخلاص به حق و مخلص مکسوراللام به اعتبار مظهریت خودش مر فعل حق را سبحانه و لهذا مخلصین در شأن انبیا علیهم السلام به روایتی کسر و فتح لام نازل شده است
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.