۲۷۳ بار خوانده شده

بخش ۷۴ - در بیان آنکه آدمی کمال و نقصان خود را نمی داند زیرا که او مخلوق از برای خود نیست بلکه از برای غیر خود است فالذی خلقه انما خلقه لنفسه لاله فما اعطاه الا ما یصلح ان یکون له تعالی فلو علم انه مخلوق لربه لعلم ان الله خلق الخلق علی اکمل صورة تصلح لربه اعوذ بالله ان اکون من الجاهلین

آدمی را همیشه معتقد است
که مگر آفریده بهر خود است

هر چه او را فتد مناسب حال
داندش از قبیل خیر و کمال

وانچه پنداردش منافی آن
داردش از مقوله نقصان

لیکن این اعتقاد عین خطاست
زانکه او آفریده بهر خداست

حق پی هر چه آفرید او را
نیست امکان بر آن مزید او را

در حقیقت کمال او آنست
کز وجودش مراد یزدانست

حق نخواهد ز هستی اشیا
جز ظهور صفات یا اسما

هر چه در عرصه جهان پیداست
هدف حکم اسمی از اسماست

گر نباشد وجود او بالفرض
حکم آن اسم کی پذیرد عرض

ولهذا رسول کرد خطاب
پیش ازین با معاشر اصحاب

گفت اگر ناید از شما عملی
که در آن باشد از گنه خللی

آفریند خدا خطاکیشان
که گناه آید و خطا زیشان

تا کنند از گناه استغفار
حکم غفار را کنند اظهار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۷۳ - حکایت بر سبیل تمثیل
گوهر بعدی:بخش ۷۵ - در بیان آنکه نشئه ملکیه ادراک این معنی نمی کرد و لهذا زبان طعن بر آدم علیه السلام گشادند و بر وی به فساد و سفلک گواهی دادند
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.