۳۲۲ بار خوانده شده

بخش ۴۵ - بیان فرمودن پاشاه که مقصود از این امر اتیان بفعل مأمور به بود بلکه غرض آن بود که آنچه در سرشت شماست از انقیاد و عناد ظاهر شود

چون گذشت از حد آن جحود و عناد
شاه گفتا خدات صبر دهاد

چند ازین گفت و گوی بیهوده
که زبان زان مباد آلوده

امر من بهر آزمون شماست
نه مرا آرزوی خون شماست

خواستم تا درین فضای وجود
سر معلوم من شود مشهود

آنچه دانسته ام چه زین و چه شین
از شما بینمش به رأی العین

هر چه در هر کدام مکتوم است
پیش من لایزال معلوم است

تا ز قوت همه به فعل آید
زان سبب امر و نهی می باید

کی بود امر مقتضی موجود
فعل ها را درین نشیمن بود

عبد مأمور ازان کند بی مر
ترک اتیان بما به یؤمر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۴۴ - ابا کردن غلام دیگر از امتثال فرمان پادشاه
گوهر بعدی:بخش ۴۶ - اشارت به آنکه امر دو قسم است ایجادی و ایجابی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.