۳۳۵ بار خوانده شده

بخش ۹ - خطاب زمین بوس با ترغیب در رعایت رعایا و شفقت بر عموم برایا

ای به شاهی بلند آوازه
کردی آیین خسروی تازه

دل تو نقد عدل راست محک
نیست چون دال و لام ازو منفک

شد چو با عین عاطفت دل تو
متصل عدل گشت حاصل تو

حق ز شاهان به غیر عدل نخواست
آسمان و زمین به عدل بپاست

سلطنت خیمه ایست بس موزون
کش بود راستی و عدل ستون

گر نباشد ستون خیمه به جای
چون بود خیمه بی ستون بر پای

شاه باشد شبان و خلق همه
رمه و گرگ آن رمه ظلمه

بهر آنست های و هوی شبان
تا بیابد رمه ز گرگ امان

چون شبان سازگار گرگ بود
رمه را آفتی بزرگ بود

لطف با گرگ کار بیخرد است
مرحمت بر رمه به جای خود است

گرت افتد به مرحمت میلی
رمه باشد به آن ز گرگ اولی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۸ - گفتار در اظهار دولتخواهی و مدحت گزاری حضرت خلافت پناهی سلطنت شعاری خلدالله تعالی ملکه و سلطانه و علا امره و شأنه
گوهر بعدی:بخش ۱۰ - قصه شفقت ورزیدن موسی علیه السلام و بره گریخته را به دوش کشیدن و از گلیم شبانی به خلعت کلیمی رسیدن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.