۲۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۷ - در حق ضیاء الدین عراق وزیر

ایا خوب سیرت وزیری ، که ملک
ندیدست مانندهٔ تو وزیر

عراقی بنام و بود با سخات
خراج عراق و خراسان حقیر

مطیع مثالت وضیع و شریف
غلام جنابت صغیر و کبیر

بدست هوای تو دلها رهین
بدام وفای تو جانه اسیر

طویلیست دست تو در مکرمت
که باد از دست تو حوادث قصیر

بانعام و اکرام ذکر ترا
چو شمسست در گرد عالم مسیر

همه خیر ورزی چو دانستی
که عالم خبیرست و ناقد بصیر

بمن روضه ای آمد از خدمتت
کزان روضهٔ عیش من شد نضیر

کنون بر کشیدم بمدح و ثنات
در آن روضه مانند مرغان صغیر

غدیری همی بایدت از می مرا
برنگ عقیق و ببوی عبیر

که تا اندرین فرخ اوقات عید
همم روضه باشد ، ز تو ، هم غدیر

علا تو بود مر زمین را قرار
یتو باد چشم وزارت قریر

نکوه خواه از لطف تو در بهشت
بد اندیش از عنف تو در سعیر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶ - در حق نجم الدین
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۸ - در مدیحه گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.