۲۹۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۵

چه افتادت ای ترک خرگاه من
که بر من نمی تابی ای ماه من

بدین سر بلندی که در سرو تست
بدو کی رسد دست کوتاه من

ز وجهی که نیکوست روی تو خواست
دل رو شناس نکو خواه من

ره صومعه دوش دیدم به خواب
بیا مطرب امشب بزن راه من

چو آیینه گر نیستی سخت دل
اثر کردی اندر دلت آه من

به جز تو نخواهم من اندر دو کون
گواه سخن حسبی الله من

تویی هم حجاب تو ابن حسام
چرا بر نمی خیزی از راه من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.