۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۵

ای اهل درد را ز تو هر دم غمی دگر
نیش غم تو بر دل ما مرهمی دگر

درکوی تو که درگه اهل سعادتست
از آب چشم اهل صفا زمزمی دگر

ترشد به اب جود تو خاک وجود ما
فرمای از ابر لطف برآ شبنمی دگر

از کاینات دنیی و عقبی دوعالم اند
بیرون ازین دوخاک درت عالمی دگر

گفتی دمی دگر به لبت کام دل دهم
ای عمر اعتماد کرا بر دمی دگر

بردار جام جم که ببینی دروعیان
درزیر خاک خفته به هر سو جمی دگر

همچون دل شکسته ی ابن حسام هست
صد دل به قید زلف تو درهر خمی دگر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.