۲۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶ - صفت علی نایی

از دگر سو علی به نغمه نای
دل برانگیزد ای شگفت ز جای

دارد از جنس جنس دمدمه ها
آرد از نوع نوع زمزمه ها

می زند نای و تنگ می جوشد
به هوا روی عقل می پوشد

با دل خویشتن همی گوید
که غم از جان من چه می جوید

عشق و رنج محمد نایی
مر مرا گشت اینت رسوایی

چه زند آخر او را که من نزنم
اگر او هست مرد من نه زنم

دل چرا بیهده دژم دارم
نه ز کس دستگاه کم دارم

من به خانه چرا نه بنشینم
توبه با صلاح بگزینم

کار بی ورز و بی وبال کنم
کسب خویش از ره حلال کنم

که اگر سیم ها به سود دهم
نعمتی زین طریق زود نهم

باطن این گوید و به ظاهر باز
صد تضرع فزون کند ز آغاز

آنکه در حکم او بود شب و روز
برفشاند به روی گنبد گوز

آب بی روی وی نیارد خورد
پیش او هیچ از این نیارد کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - صفت عثمان خواننده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷ - صفت اسفندیار چنگی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.