۲۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱ - ای جوانی تو را کجا جویم

ای جوانی تو را کجا جویم
با که گویم غم تو گر گویم

یاسمین تو تا سمن گشته ست
سمن و یاسمین نمی بویم

نزد خوبان سیاه روی شوم
تا ز پیری سپید شد مویم

موی و رویم سپید گشت و سیاه
روی شد موی و موی شد رویم

نشود پاک رنگ هر دو همی
گر چه هر دو به خون همی شویم

گر مرا شهریار شهر گشای
بند کرده ست بنده اویم

مجلس او چرا نمی سپرم
گر ز باغ هنر همی رویم

گاه تازه چو لاله بر چمنم
گاه یازان چو سرو بر جویم

یاربم عفو او تو روزی کن
کز جهان عفو او همی جویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰ - ز بیم بلا آنچه دانم نگویم
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲ - شکوه از موی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.