۲۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۲ - پیری

گر کنم جامه ها ز پیری چاک
زآن ندارد به جبه پیری باک

گر نشاطی که در تن آمده بود
به جوانی نشد به پیری پاک

مژده مرگ پیری آرد و بس
گر کند در جهان پیری خاک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۱ - در ده روشن رحیق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۳ - خشک و خالی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.