۲۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳ - ایام شادخواری

ای بسا شب که تا به روز سپید
متعجب ز من بماند اختر

به چپ و راست سیلها راندم
به قدح ز آن گداخته گوهر

با رخ و زلف ساقیان ما را
یاد نامد ز لاله و عبهر

به هم آمیخته شد اندر گوش
نوش ساقی و لحن خنیاگر

ساغر می شده به رنگ و به بوی
چشم را شمع و مغز را مجمر

یک زمان شد به یکدگر گفتیم
چو بدیدیم روی یکدیگر

تن ز مستی همی نپاید پای
دل ز شادی همی برآرد پر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۲ - مدح خواجه بوسعد
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴ - مدح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.