۳۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۲ - دیده نرگس

آن شب که دگر روز مرا عزم سفر بود
ناگاه ز اطراف نسیم سحر آمد

بوی تبتی مشک و گل سرخ همی زد
وآن ترک من از حجره چو خورشید برآمد

زآن دیده چون نرگس چون دیده نرگس
در دیده تاریک به وقت سحر آمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱ - چیستان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳ - سمنزار
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.