۳۰۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۷ - در مدیح

دل از دولت همیشه شاد بادت
که ما شادیم تا بینیم شادت

تو آنی کز خرد چیزی نماندست
درین گیتی که آن ایزد ندادت

ستوده سیرت و پاکیزه طبعت
گزیده فعلت و نیکو نهادت

چو چرخ عالی از رتبت محلت
چو آب صافی از پاکی نژادت

زمین پیراسته است از تیغ تیزت
جهان آراسته است از دست رادت

میان بندگی اقبال بستت
زبان محمدت دولت گشادت

به خدمت بخت هم زانو نشستت
به حرمت فتح در پیش ایستادت

همی تازه شود عالم به نامت
همی باده خورد دولت به یادت

هنرمندی ز تو نادر نباشد
چو ملک شاه باشد اوستادت

همایون باد بر تو عید و هر روز
که از گردون بر آید عید بادت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶ - هم در مدح او
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸ - حسب حال خویش گوید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.