۳۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲ - در ستایش محمود شاه

شاهان جهان شاهی و شاه جهانیا
در چشم جور و عدل پدید و نهانیا

بایسته تر به خسروی اندر ز دیده ای
شایسته تر به مملکت اندر زجانیا

عقل و روان به لطف نیابد همی تو را
گویی که عقل دیگر و دیگر روانیا

روشن به توست سنت و آیین خسروی
تازه به توست رسم و ره پهلوانیا

گر مذهب تناسخ اثبات گرددی
من گویمی تو بی شک نوشیروانیا

گویم مگر که صورت عقلی عیان شده
چون بنگرم به عقل و حقیقت همانیا

گویی صفات ایزدی اندر صفات توست
کایدون فزون ز وهم و برون از گمانیا

برنده نیازی گویی که دولتی
دارنده زمینی گویی زمانیا

با هر کسی چو با تن مهجور وصلتی
در هر دلی چو در دل مجرم امانیا

شاها نظام یابد هندوستان کنون
زان خنجر زدوده هندوستانیا

صاحبقران تو باشی و اینک خدایگان
دادت به دست خاتم صاحبقرانیا

تا مملکت بماند تو جاودان بمان
اندر میان مملکت جاودانیا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱ - در مدح محمد بن علی خاص از سرداران سلطان ابراهیم غزنوی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳ - در ستایش ابورشد رشید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.