۳۳۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹

قرآن چه بود مخزن اسرار الهی
گنج حکم و حکمت آن نامتناهی

در صورت الفاظ معانیش کنوزست
وین حرف طلسمیست بر آن گنج الهی

لفظش بقراآت بخوانی و ندانی
معنی وی، ای حاصلت از حرف سیاهی

گلهای معانیش نبویند چو هستند
آن مردم بی علم ستوران گیاهی

بحریست درو گوهر علم و در حکمت
غواص شو و در طلب از بحر نه ماهی

ز اعراب و نقط هست پس و پیش حروفش
آراسته چون درگه سلطان بسپاهی

قرآن رهاننده ز دوزخ چو بهشتست
زیرا که بیابی تو درو هرچه بخواهی

تا پرده صورت نگشایی ننماید
اسرار و معانیش بتو (روی کماهی)

آنها که یکی حرف بدانند ز قرآن
بر جمله کتب مفتخرانند (و مباهی)

بی معرفتی بر لب دریای حروفند
چون تشنه بی دلو و رسن بر سر چاهی

حق است که گویند همه کاتب (او را)
کای بر سر کتاب (ترا منصب شاهی)

هر سو که برد نفس ندا از چپ و از راست
گر پشت بقرآن بکنی روی (سیاهی)

در محکمه دین کتب منزله یک یک
داده همه بر محضر صدق تو گواهی

سرمست می موعظتت بهر شکستن
بر سنگ ندامت بزند جام ملاهی

بر لوح که از خلق نهان در شب غیب است
آن جمله کتب همچو ستاره تو چو ماهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.