۲۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۵

خداوندا نگارم را بمن ده
نگارم را خداوندا بمن ده

فلان را از میان جمله خوبان
خداوند اکرم فرما بمن ده

من از هستی خود سیر آمدستم
مرا بستان زمن اورا بمن ده

بگیر انصاف من بستانش امروز
وگر نی دامنش فردا بمن ده

رخش خورشید را هر روز گوید
تو معزولی،فرودآ،جا بمن ده

مرا جان از تن و اورا زخوبان
ترا سهل است بستان تا بمن ده

زمن این یک غزل بستان ببوسی
تو شکر می خور وحلوا بمن ده

تو جانان منی زآن لعل جان بخش
اگر جانی خوهم جانا بمن ده

برای سیف فرغانی نگارا
ز زلفت یک گره بگشا بمن ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.