۳۱۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۴۰

عشق را حمل بر مجاز مکن
جان ده ار عاشقی وناز مکن

با خودی گرد کوی عشق مگرد
مؤمنی بی وضو نماز مکن

دست باخود بکار دوست مبر
بسوی قبله پا دراز مکن

با چنین رو بگرد کعبه مگرد
جامه کعبه و نماز مکن

چون دلت نیست محرم توحید
سفر کعبه و حجاز مکن

از پی تن قبای ناز مدوز
مرده راجز کفن جهاز مکن

قدمت در مقام محمودیست
خویشتن بنده ایاز مکن

راز در دل چو دانه در پنبه است
همچو حلاج کشف راز مکن

بنسیمی که بر دهانت وزد
لب خود همچو غنچه بازمکن

بازکن چشم تا ببینی دوست
چون بدیدی دگر فراز مکن

تا توانی چو سیف فرغانی
عشق را حمل بر مجاز مکن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.