۲۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۶۸

چو روی تو گل رنگین ندیدم
ترا چون گل وفا آیین ندیدم

من اندر مرکز رخسار خوبان
چو خالت نقطه مشکین ندیدم

ندیدم چون تو کس یا کس چو تو نیست
ز مشغولی بمه پروین ندیدم

چو تو ای بت رخت را سجده کرده
بت سنگین دل سیمین ندیدم

برآرم نعره عشقت چو فرهاد
که چون تو خسرو شیرین ندیدم

چو تو در روم نبود دلستانی
نه اندر چین ولی من چین ندیدم

بسوی سیف فرغانی نظر کن
که چون او عاشق مسکین ندیدم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.