۲۷۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۵۰

دلم روی چون تو نگارین خوهد
چو بلبل که گلهای رنگین خوهد

ترا من خوهم غیر من جز ترا
که طوطی شکر زاغ سرگین خوهد

برآن خوان که مارا نهادند نان
طعام گداکاسه زرین خوهد

سعادت ترا بهر من خواسته است
جهان ویس رابهر رامین خوهد

بهر باغ در سرو چوبین بسی است
ولی باغ ما سرو سیمین خوهد

جهانی زحسن ونمی بینمت
جهان دیده دیده جهان بین خوهد

چنین حسن در نوع انسان کجاست
کسی نور مه چون زپروین خوهد

دل بنده دیوانه غافلست
که زنجیر ازآن زلف مشکین خوهد

هرآن کس که درکوی تو بانهاد
سرش زآستان تو بالین خوهد

تو خود همچو من عاشقی چون خوهی
کجا خوان شه کاسه چوبین خوهد

زتو سیف فرغانی، آن دلستان
دل خسته وجان غمگین خوهد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.