۳۴۱ بار خوانده شده

غزل شماره ۵۵

عزیز اگر ز روی غمگساری
خیال دوستان در خاطر آری

ز هجران آب بحرین دو دیده
ابد بر بنده روم است جاری

به گاه گریه ام صد خنده آید
به اشک و آه ابر نوبهاری

میازار ار نمردم از فراقت
لعمر الله ما فیه اختیاری

دل از داغت چنان سوزد، نسوزد
به بزم خسروان عود قماری

من از مردن نترسم، لیک ترسم
گهی برتربتم تشریف ناری

ز هجر دوست چندین شکوه خالد
بعید است از طریق جان سپاری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شماره ۵۴
گوهر بعدی:غزل شماره ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.