۲۳۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۹۲

ترک من خونابه من بین و دست از من بشوی
ترک ترکی گیر و دل را هم ز مرد و زن بشوی

یک نظر می خواهم از چشمت درین خواب اجل
یک ره از خواب جوانی نرگس پرفن بشوی

دشمن اندر گریه جان منست ای دوست خیز
دوستان کشته را از گریه دشمن بشوی

تیغ مژگان گر چه با چندان کشش آلوده نیست
گریه کن بر کشتگان وان تیغ مردافکن بشوی

نیم کشت غمزه کردی نیم خوردی در شراب
تهمت جان بهانه جوی را زین تن بشوی

خسروا از دل بسی رفتی تو خاک میکده
چند لاف زهد بازی تری از دامن بشوی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۹۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.