۳۷۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۹۸۶

ترک من ای من غلام روی تو
جمله شاهان جهان هندوی تو

خون ما گر ریخت در کویت چه باک
خون بهای ماست خاک کوی تو

هر چه آید در دلم غیر تو نیست
تا تویی یا خوی تو یا جوی تو

رشکم از بند قبا آید که او
ذوق ها می راند از پهلوی تو

چند می پرسی که خسرو را که کشت
غمزه تو، چشم تو، ابروی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.