۳۶۸ بار خوانده شده

غزل ۴۷

یاران صد هزار ولی یار ما یکی ست
غمخوار کس ندیدم دلدار ما یکی ست

من اُنس کس نگیرم ، جز دوست آن حقیقی
گر هم انیس بامن زان اُنس ما یکی ست

گر رشة ءِ گسته شود از هزار ستم
از کس وفا ندیدم دلدار ما یکی ست

بس آزموده کردم با دلبران هر یک
با کی ز کس ندارم ، مشکل بما یکی ست

باری وفا ندیدم ز یاران صد هزار
زان رو دلم گسیخت که غمخوار ما یکی ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۴۶
گوهر بعدی:غزل ۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.