۳۵۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۴۷

خنده ای کن شکرستان دهن بازگشای
انگبین زان لب چون برگ سمن باز گشای

نقل شاهانه تو پسته و عناب سزد
مردمی کن، قدری گنج دهن بازگشای

با بزرگان نرسد خرده سخن می گویی
خرده گیری به میان نیست، سخن بازگشای

جعد تو تنگ به کار دل ما پیچیده ست
پنجه ای چند ز جعد چو شکن بازگشای

هست کوتاه شب وصل درازیش ببخش
زان سر زلف سیه نیم شکن بازگشای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.