۲۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۴۳

چه شدت که از کرشمه نظری به ما نکردی؟
سخنی برون ندادی، شکری عطا نکردی

چو گیا به خاک سودم سر خود به زیر پایت
تو چو باد برنگشتی، مدد گیا نکردی

به دلم چه خانه سازی که هزار خانه دارد
ز هزار تیر مژگان چو یکی خطا نکردی

ز طواف کعبه خود چه دوانیم به کعبه؟
ز هزار حاجت من چو یکی روا نکردی

همه عمر وعده کردی، طمع وفا نکردم
که چو عمر بیوفایی سزد، ار وفا نکردی

تو ز حال من چه دانی که به خون چگونه غرقم
چو در این محیط هامون گهی آشنا نکردی

بکن، ای دو دیده، گر چه سر مردمی نداری
نظری به حال خسرو چو به کار ما نکردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.