۲۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۳۲

ای صبا، از زلف او بندی بخواه
عاریت از لعل او قندی بخواه

چون لب میگون بیالاید ز می
چاشنی از لعل او قندی بخواه

پاره شد پیراهن جان از غمش
زان لب جان بخش پیوندی بخواه

ای که می گویی «قناعت کن به هجر»
رو قناعت را ز خرسندی بخواه

ز آتش دل دفتر صبرم بسوخت
نسخت او از خردمندی بخواه

نوبت وصلش اگر پیوسته نیست
گر توانی خواست یک چندی بخواه

هست وصلش با خداوندان بخت
خسروا، بخت از خداوندی بخواه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.