۲۸۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۰۸

چو بنمایی رخ گلنار گونه
گل اندر خار غلتد خار گونه

همیشه چشم تو مست است، جانا
ولی در دلبری هشیار گونه

شفا حاصل نشد درد دلم را
مگر زان نرگش بیمار گونه

خرد در صدر دیوانخانه عشق
همی گردد دل بیکار گونه

چه غم، اینک پی تو می گذارم
نفس پیمودن مکار گونه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.