۳۸۷ بار خوانده شده

شوهر کهنسال

گفت این پیری که پهلوی من است
این نه بابای من این شوی من است

من جوان و همسرم این مرد پیر
آه افتادم ز پا، دستم بگیر

وین بلا من خود نیاوردم به سر
انتخاب مادرم هست و پدر...

پیش خود گفتم چه آیین است این
وای از این آیین و این ناپخته دین

وصلتی کز بهر سیم و زر شود
عاقبت منجر به شور و شر شود

چون نباشد نسبتی بین دو چیز
خیزد الفت از میان، افتد ستیز

سعی کن تا حال تو با حال جفت
جفت آید ورنه باید طاق خفت

چون تناسب نیست اصلاً در میان
مرد و زن را وصلتی ست اصل زیان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عید غدیر
گوهر بعدی:روز حسین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.