۲۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۷۶

بیا ساقی که ما در می فتادیم
به خدمت پیش میخواران ستادیم

سر رندی چو گم کردیم در فسق
کلاه صوفیان را کج نهادیم

رها کن غرقه گردیم ار برانیم
میان می، چو اندر می فتادیم

چه جای توبه چون می می بنوشیم
که از خوبان به خون روزه گشادیم

مرادی از غم او عشق داریم
چه داند او گر از غم نامرادیم

بکش، ای خوش پسر، ما را به یک ناز
همان پندار کز مادر نزادیم

بده یک جام کیخسرو به خسرو
همان انگار ما هم کیقبادیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.