۲۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰۶

آمد بهار و شد چمن و لاله زار خوش
وقت است خوش بهار که وقت بهار خوش

در باغ با ترانه بلبل درین هوا
مستی خوش است و باده خوش است و بهار خوش

ماییم و مطربی و شرابی و محرمی
جایی به زیر سایه شاخ چنار خوش

ای باد، کاهلی مکن و سوی دوست رو
ما را بکن به آمدن آن نگار خوش

چیزی دگر مگوی، همین گوی که در چمن
سبزه خوش است و آب خوش است و بهار خوش

گر خوش کند ترا به حدیثی که باز گرد
همراه خود بیار، مشو زینهار خوش

من مست خوش حریف ویم آن زمان که او
سرخوش خوش است، مست خوش و هوشیار خوش

ور بینیش که مست بود، خفتنش مده
هم همچنانش مست به نزد من آر خوش

با او دران زمان که میش راه می دهد
بازی خوش است، بوسه خوش است و کنار خوش

سرو پیاده خوش بود اندر چمن، ولیک
آن سرو من پیاده خوش است و سوار خوش

از وی خوش است برشکنیها به گاه ناز
وز خسرو شکسته فغانهای زار خوش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.