۴۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۱۰

کسی که عشق نورزد سیاه دل باشد
چو سر ز خاک لحد بر زند، خجل باشد

کسی که سر ننهد در رهش، چه سر دارد؟
دلی که جان ندهد در غمش، چه دل باشد؟

هوای دوست ز سر کی برون کند عاشق
هزار سال اگر زیر خشت و گل باشد

ز هجر سلسله شوق منقطع نشود
مرا که رشته جان با تو متصل باشد

اگر به تیغ جدایی مرا نخواهد کشت
بهل که تا بکشد کو ز من بحل باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.